یک مثال خیلی روشن و خیلی آشنایی هم برای مورد پست پیش دارم: جشن و مناسبت نیمه شعبان...
نیمه شعبان در خراسان و در روستاهای خراسان، به اسم برات یا چراغ برات شناخته میشود و به شما اطمینان میدهم که حتی در همین روزگار حاضر هم در آن آیینی که در خراسان یا در روستاهای خراسان انجام میشود، امام عصر هیچ جایی ندارد. اصلاً چراغ برات برای مردههاست و هر کاری که انجام میدهند و نانی که میپزند و هرچه میکنند به مردگان ربط دارد نه امام عصر که اتفاقاً زنده هم هست. یک مورد جالبتری هم هست که در بیرجند یا مشخصاً در روستاهای پدری و مادری من نه پانزده شعبان که دو شب قبل، شب برات است و رسماً میتوانیم در این بین یک خط فاصله پررنگتری بگذاریم.
من تا شش نسل پیش از خودم را بر حسب یادداشتها و چیزهایی که باقیمانده است میتوانم دنبال کنم. زمیندار بودهاند و اهل علم و رعیتداری حکم میکرده است یک چیزهایی را بنویسند و حساب چیزهایی را نگه دارند و مثل همه تاریخ بخش زیادی از یادداشتهایی که از پدربزرگهای مادریام باقیمانده است، صورت حساب فلان رعیت و فلان برزگر و خرید برای فلان و بهمان است و نویسنده در این بین چیزهایی را در حاشیه نوشته است که روحش هم خبر نداشته امروز برای من میشود سند.
و... تا ده یا پانزده، اصلاً بیست سال پیش، نیمه شعبان یک مناسبت معمولی مذهبی بود نه یک برنامه ایدئولوژیک با این وسعت و طول و عرض...
... حالا بیایید همین را تسری بدهید به خیلی چیزها... شاهد هم تا دلتان بخواهد در میان اسناد تاریخی هست و وجود دارد... و به نظر میرسد یلدا یکی از آنهاست...
پشمینه بافت...برچسب : نویسنده : epashminebaft7 بازدید : 97